|
بسم الرئوف سلام نمیدونم چی شده تک تک دوستام و ....دارن میرن داماد جانشین حوزه امون تو درگیری با پژواک جز کلاه سبز-کماندوها-بود احسان خسروی آبادانی بود رشته نفت 83 یه مدتی تو بسیج مسئول آموزش بود-الان اذان دادن یا صدای مرحوم موذن زاده- بعد رفت کانون نماز راه انداختن و بعدش رفت آبادان البته با بچه ها2 تا طرح ولایت بود دیروز فوت کرد حسین امام –عمران86-عجب بچه پا کاری بود ظاهرش اصلا نشون نمیداد اینقدر ولایت مدار باشه تو وبلاگش نوشته بود چه خوبه آدم یه یا حسین بگه و بمیره 7ام محرم 86 فوت کرد –سر کشیدن پرچم آمریکا و اسراییل کف حیاط دانشگاه شناختمش آذر ماه بود و هوا سرد شب کشیدیم تا گیر ندن مثل مرد کمک کرد خیلی با بخشش بود وقت دفنش بچه ها تو قبرش تربت و چه و چه و انواع ادعیه رو خوندن وقت خاک کردنش یه اتفاقاتی افتاد یه دختر جوونی که کسی رو نداشت جاش تو اون قبر خاک کردن حامد کامپیوتر83هم که بارها نوشتم دبیرستان شاهد بیشتر با داداشم تو کلاسای معرفت نفس و... خوندن کتابای علامه حسن زاده رفیق شدیم بعد واسطه شدیم دختر همسایمون گرفت قکر نکنم تا آخر عمرم پسری به زیبایی حامد ببینم الان قبر درست و حسابی هم نداره سوزوندنش محمد کلبادی نژاد مکانیک سیلات – هم رشته ای خودم-81 چقدر مرد بود از یه بچه نیمچه سوسل تبدیل شده بود به یه مرد با اون قد و هیکلش آخخخخ تیمسار ارتش آقامیرحسینی جانباز بود و مهره های کمرش گندیده بودن هیچوقت اون صحنه رو یادم نمیره که بندهای کرست آهنی کمرش رو سفت میکردم صدای دعای بعد از نمازش تو مسجد شهدا لویزان هنوز تو گوشم بعد از 12 سال.... سال79 شهید شد یاد رفیقمون 17 ساله قد حدود 2 متر بخیر اونم چند هفته قبل شهید شد بنرش رو زدن درب ورودی شهرک محلاتی فراق تان در خاطرم نمی گنجد.... این مرتضی83 مکانیک فرستاده بود ارشدش گرفت از فرانسه فکر کنم داره میره آمریکا دکتری بگیره چقدر مغروریم که حالا حالا ها زنده ایم و به قول آقا یاسر شاگرد مرحوم حاج آقا مجتهدی تهرانی استاد اخلاق ما تا سوت رو نزدن گل قبوله سوت رو که زدن 1000تا گل بزن ارزش نداره چرا باورش برامون سخته شاید فردا نباشیم داره بارون میاد این پیامک صادق برام فرستاده ارشد الکترونیک 89امیرکبیر باران میبارد به دعای کداممان نمیدانم من همین قدر میدانم باران صدای پای اجابت است و خدا با همه جبروتش دارد ناز می خرد...نیاز کن اللهم ارزقنی شهادت فی سبیلک
+ نوشته شده در دوشنبه سی ام آبان ۱۳۹۰ساعت 18:6  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
|