بسم الله
همیشه هم قافیه بوده اند سیب و فریب حتی زمانی که هیچ کس شعری نگفته بود و حالا -که هیچکس شعر می گوید- ما -همه با هم- می گوییم:سیب و دوربین های عکاسی را فریب می دهیم تا پنهان کنیم آن اندوه موروثی را پشت این لبخند مصنوعی! محمدمهدی سیار برچسبها: نگاه شاعرانه
+ نوشته شده در شنبه سیزدهم خرداد ۱۳۹۱ساعت 17:36  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
+ نوشته شده در یکشنبه هفتم خرداد ۱۳۹۱ساعت 18:2  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
من نه دلنگران سنّتم، نه دلنگران تجدّد، نه دلنگران تمدّن، نه دلنگران فرهنگ و نه دلنگران هیچ امر انتزاعی از این قبیل. من دل نگران انسانهای گوشتوخونداری هستم که میآیند، رنج میبرند و میروند. سعی کنیم که اولاً: انسانها هرچه بیشتر با حقیقت مواجهه یابند، به حقایق هرچه بیشتری دست یابند؛ ثانیاً هرچه کمتر درد بکشند و رنج ببرند و ثالثاً هرچه بیشتر به نیکی و نیکوکاری بگرایند و برای تحقّق این سه هدف از هرچه سودمند میتواند بود بهرهمند گردند، از دین گرفته تا علم، فلسفه، موسیقی، هنر، ادبیات و همه دستاوردهای بشری دیگر
مصطفی ملکیان نظرتون درباره این نوشته چیه؟ گوینده اش رو نمیگم خود گفته رو میگم برچسبها: دل نگرانی یک فیلسوف سکولار
+ نوشته شده در سه شنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 16:27  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
بسم الله ما هنر برای هنر را قبول نداریم ما هنر نشان دهنده فقر پابرهنگان ، هنر مدافع حقوق مستضعفین را قبول داریم ما این هنر را هنر متعهد می دانیم در تعریف ما جهان به جهان کفر و جهان اسلام تقسیم نمی شود جهان ما جهان مستکبرین و مستضعفین است پس یک خواننده رپ یا یک کمونیست می تواند طرف ما باشد و مستضعف و یک قاری قرآن شیعه دشمن ما ... و مستضعفین وارثان زمین اند یا علی لرزه نگاری کمپ سوسنگرد برچسبها: هنر, مستکبر و متعهد
+ نوشته شده در شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 11:1  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
بسم الله
ما از مرگ نمی هراسیم که مرگ ما شهادت است سید مرتضی آوینی این رو بزرگ میزنم پشت شیشه ماشینم یا علی برچسبها: مرگ ما
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 9:51  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
بسم الله سوال شده بود بابا این ملت چپ و راست فحش میدن بعدش میان رای میدن اونم65 درصد چطور این تفسیر میشه کرد؟ حاج طائب گفت یکی از بلندترین سکوی پرش دنیا پرید رفتن ازش پرسیدن چه انگیزه ای داشتی؟ گفت انگیزه چیه من رو هل دادن گفت آخه ما اومدیم این ملت رو بردیم مسابقه کشتی هل دادیم وسط گود ایران چند کیلو؟60 کیلو بردیمش مسابقه کشتی آمریکا و اروپا و... چند کیلو؟120 کیلو مردم 30 ساله دارن کشتی میگیرن حالا آمریکا رو بلند کردن رو دستشون 60 کیلو 120 کیلو رو بلند کرده داره میکوبه زمین خوب زیر این وزن داره فشار تحمل میکنه داره فحش میده فلان فلان شده من بردی مسابقه با کی اما واقعا داره شاهکار میکنه حریف120 کیلویی رو ضربه داره میکنه بزار 4 تا فحشم بده واقعا چه مردم خوبی داریم زمان حضرت علی اگر بودن امام غریب نمی موند یا علی
برچسبها: استکبارستیزی
+ نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 12:46  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
یه روز یه نفر از ابراهیم حاتمی کیا پرسید میگن شما انگار دارید کم میارید و دیگه از فیلم دفاع مقدس و...... خسته شده اید و....
ایشون یه داستان گفت و گفت شب کربلای 5 داشتیم عقب نشینی می کردیم سریع که ناگهان یه چیزی پای من رو گرفت نگاه کردم دیدم یه بچه بسیجی نوجوون زخمی پای من رو محکم گرفته از پشت سر هم همه دارن سریع عقب نشینی می کنن هی به من میگفت من رو با خودت ببر منم نمی دونستم چه کنم؟ با بدبختی راضی اش کردم که میرم به دکتر ها می گم بیان و.... دستش رو باز کرد نمی دونم عاقبلش چی شد بعد ابراهیم گفت هیچ حرفی و هیچ عملی از زور دست اون بسیجی قوی تر نیست برای من این هم روایت من شب 24 خرداد 88بوی سوخته گوشت آدم یه بسیجی سوخته اینا نمیزاره اصلا کم بیارم یا علی
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۰ساعت 21:45  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۰ساعت 21:38  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
بسم الله الرحمن الرحیم یک ماهی ست که در حالت استندبای تشریف دارم یعنی حقوق میگیری چند میلیون و در خانه مینشینی تا صدایت کنند که بیا کار شروع شد و اینطوری میخایم پروژه های نفتی کشور رو جلو ببریم اگر قدرتی داشتم بسیاری از مسئولین پروژه ها رو دار میزدم یک سری آدم بی عرضه که از وطن پرستی و نظام دوستی هیچی ندارن همین ها از صد تا تحریم بدتر هستن بدتر از اونم اینکه یه سری از خودمون که ادعامونم میشه کک مون هم نمیگزه 20 روزی ست که رفته ام گلخانه یکی از فامیل ها که تازه زده بنده خدا نیاز به کمک داشت گیر کرده بود و کمک نداشت فعلا مجانی اونجام تصمیم ندارن پول بگیرم ازدواجم و خواستگاری کنسل شد الان آمادگی و صلاحیت اخلاقی و اعتقاداتی رو ندارم هر چی پول داشتم دادم به این بنده خدا خودش حدود 100 میلیونی رفته و 120 هم وام بانکه هنوزم کشت نکرده بود خدا رو شکر دیگه تا 8 روزه دیگه کشت میکنیم- خیار-انشاالله عجب کار خوبیه از کار توی شرکت های نفتی بهتره حداقل با موجود زنده سرو کار داری و لذت میبری که از بذر و خاک موجود زنده خلق می کنی تازه می فهمم خدا چه لذتی میبره برای خلق ما و چرا ما رو اینقدر دوست داره 1 هفته کار و 14 ساعت استراحت اونم تازه برای خرید لوازم گلخونه خودم خواستم کمک کنم برخی سیاست ها تولید رو نابود میکنه این نوسان دلار پدر خریدار رو درآورده 30 درصدی قطعات و ... بالا رفته بذر ها اکثرا هلندی و کود و سم هم بلژیک و ایتالیا و آلمان و .... اربعینم سر کار بودم مثل عاشورا و تاسوعا و نیمه شعبان و .... تصمیم دارم گلخونه بزنم بعدش با درآمدش 1 هیئت دائم برا بسیج محلمون بزنم و بچه بسیجیا رو ساپرت کنم که برا 1 میلیون وام منت هر کس و ناکسی رو نکشن خستم خانم محمودی برای افراد ضعیف و نفسی مثل من 1 سر تی فی کیت پدر نفس رو در میاره خواهر! یا علی
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۰ساعت 0:48  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
بسم الله
بالاخره سرتی فیکیت رو گرفتم از معتبرترین شرکت دنیا...در اکتشاف نفت حالا جز ۱۵-۱۶ نفری هستم که در ایران این مدرک رو داره واقعا یعنی الان من خیلی مهممم؟؟؟ همیشه حرص میزنیم امروز بازار ارز بودم حرص مردم برای ۱ تومن ارزونتر خریدن دلار.... همیشه حرص میزنیمتا برسیم تا رشد کنیم اما یادمون میره رشد واقعی چیه نمی دونم این سرتی فیکیت چقدر باعث میشه گناهان انبوه من بخشیده بشه ... میدونم هیچی یا ...... مغرورتر و افسار گسیخته تر میشم یا علی
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۰ساعت 21:44  توسط برجک زنی با لباسی خاکی
|
|